curriculumlog

علمی

curriculumlog

علمی

منابع ارشد علوم تربیتی

بسمه تعالی

***

منابع  پیشنهادی ، جدول گرایش ها ، ضرایب و عناوین آزمون مجموعه علوم تربیتی کارشناسی ارشد 

علوم تربیتی/کد  1117

دانشگاه بیرجند.دانشکده ادبیات و علوم انسانی .گروه علوم تربیتی

 ***

*

 گرایش ها و عناوین آزمون مجموعه علوم تربیتی (1)          کد 1117

                     عناوین آزمون

  نام گرایش    

زبان عمومی و تخصصی

روانشناسی

تربیتی

روش ها

و فنون

تدریس

آمار وروش

تحقیق

اصول و فلسفه تعلیم وتربیت

سنجش و

اندازه گیری

مدیریت آموزشی

مقدمات برنامه ریزی درسی و آموزشی

نظارت وراهنمایی

تکنولوژی

آموزشی

تعلیم و تربیت اسلامی

1-برنامه ریزی آموزشی

2

2

3

0

2

0

2

3

0

0

0

2-برنامه ریزی درسی

2

2

3

0

2

0

2

3

0

0

0

3-تاریخ و فلسفه  آ. پ  (ت وت اسلامی)

2

2

2

1

2

1

0

0

0

0

3

4-مدیریت آموزشی

2

0

2

2

2

0

3

2

2

0

0

5-آموزش بزرگسالان

2

0

2

0

2

2

2

2

0

1

0

6-تحقیقات آموزشی

2

2

0

3

2

2

0

0

0

0

0

7-تکنولوژی آموزشی

2

2

3

0

0

1

0

2

0

3

0

8-مدیریت و برنامه ریزی آموزش عالی

2

2

1

3

0

2

3

3

2

0

0

***

-

ادامه مطلب ...

منابع ارشد علوم تربیتی۳

گرایش ها و عناوین آزمون مجموعه علوم تربیتی (2)                      کد     1118

                           منبع آزمون

  نام گرایش

زبان عمومی و تخصصی

روانشناسی

تربیتی

آمار وروش

تحقیق

سنجش و

اندازه گیری

روانشناسی

کودکان

استثنایی

روانشناسی

رشد

روانشناسی

عمومی

آ -  پ

کودکان استثنایی

مبانی مشاوره

وراهنمایی

روش ها و فنون  راهنمایی و مشاوره

نظری های مشاوره و روان درمانی

کاربردهای آزمون های روانی در مشاوره

روانشناسی

شخصیت

1-روانشناسی و آموزش

 کودکان استثنایی

2

2

2

2

3

2

2

3

0

0

0

0

0

2-روانشناسی تربیتی

2

3

2

0

0

2

2

0

0

0

0

0

0

3-مشاوره وراهنمایی

3

0

2

0

0

0

0

0

2

3

3

2

2

4-مشاوره

 (مدرسه ای ، شغلی و خانواده ای)

3

0

2

0

0

0

0

0

2

3

3

2

2

گرایش ها و عناوین آزمون مجموعه علوم تربیتی (3)   کد  1123(منحصرا دانشگاه علامه پذیرش می شود )

                           منبع آزمون

  نام گرایش

متون تخصصی

علوم تربیتی

آموزش و پرورش

تطبیقی

مبانی و اصول

آموزش و پرورش

روش ها و فنون تدریس در

مقاطع قبل دبستان ودبستان

آمار وروش های

تحقیق در علوم تربیتی

مقدمات برنامه ریزی

 آموزشی و درسی

روانشناسی رشد 1

روانشناسی رشد 2

آموزش و پرورش تطبیقی

3

3

2

2

2

2

2

2

آموزش و پرورش پیش دبستانی

3

2

2

3

2

2

2

2

آموزش و پرورش دبستانی

3

2

2

3

2

2

2

2

مقاله دکتر آیتی در همایش هشتم برنامه درسی

به نام خدا

مبانی اجتماعی برنامه های درسی در عرصه ی جهانی شدن

محسن آیتی[1]

جهانی شدن بعنوان یک واقعیت،‌ صرف نظر از بحث های مناقشه برانگیز در مورد مفهوم و نظریه های آن، پیش روی ما قرار دارد و بی‏تردید آموزش و پرورش بیشترین میزان تأثیر پذیری را از این پدیده دارد،‌ به گونه ای که سخن از ظهور پارادایم آموزش و پرورش و یادگیری جهانی[2] به میان آمده است.

جهانی شدن به عنوان یک واقعیت و همچنین به عنوان یک فرایند بر مؤلفه های اساسی آموزش و پرورش اثر می گذارد و در این میان تأثیر آن بر برنامه های درسی قابل بررسی است. تجزیه و تحلیل بنیادی وضعیت برنامه های درسی در عرصه‏ی جهانی شدن مستلزم بررسی مبانی برنامه های درسی در چنین شرایطی است.

تأثیر جهانی شدن را بطور مشخص می توان در مبانی اجتماعی برنامه‏های درسی مورد مطالعه و بررسی قرار داد. نگاه این مقاله به مقوله‏ی «مبانی» از دریچه ی هست هاست و از این منظر تلاش می شود تحولات ناشی از پدیده‏ی جهانی شدن در جنبه های مختلف، تحلیل و تبیین گردد.

این مقاله به تجزیه و تحلیل تحولات دانش، تحولات اقتصادی و دنیای کار،‌ تحولات فرهنگی،‌ تحولات سیاسی و تحولات سازمانی و مدیریتی می پردازد و تلاش می شود در قالب این طبقه بندی، دلالت‏های این تحولات در عرصه‏ی آموزش و پرورش نخست بطور کلی مورد بررسی قرار گیرد و در ادامه پیامدها و اثرگذاری آن در عناصر برنامه‏های درسی استنتاج شود. بدین ترتیب تصویری از ویژگی های عناصر برنامه‏های درسی در عرصه‏ی جهانی شدن به تصویر کشیده می شود.

از آنجا که جهانی شدن نه به عنوان واقعه‏ای خاتمه یافته، بلکه به عنوان یک فرایند جاری پیش روی ماست، تبیین دقیق و تخصصی اثرات آن در برنامه‏های درسی به منظور دستیابی به تصویر روشن‏تری از برنامه‏های درسی آینده و از آن مهم‏تر برای اخذ تصمیم‏های صحیح و آگاهانه برای چگونگی مواجه با این پدیده بسیار حائز اهمیت است.

واژه های کلیدی: جهانی شدن[3]،‌ برنامه‏درسی[4]، مبانی اجتماعی[5]

مقدمه

جامعه ی جهانی با تحولاتی روبرو شده است که از آن به عنوان «جهانی شدن» یاد می کنند. این پدیده به عنوان یک واقعیت پیش روی ما قرار گرفته است و نظریه پردازی هایی که در این باب شده را می توان تفسیرهایی دانست که به منظور توضیح و تبیین این پدیده ارائه شده است. لسلی  اسکلیر (به نقل از عطاران 1383) مطالعات مربوط به جهانی شدن را در چهار رویکرد مقوله بندی کرده است: رویکرد نظام جهانی،‌ رویکرد فرهنگ جهانی، رویکرد جامعه ی جهانی و رویکرد سرمایه داری جهانی. هر یک از رویکردها از دریچه ای به تفسیر و توضیح پدیده ی جهانی شدن می‏پردازد و اگر در پی حاکمیت مطلق یک نظریه نباشیم می توان اظهار داشت که هر یک از این نظریه ها به جنبه هایی از واقعیت اشاره نموده است.  صرف نظر از اینکه چه تفسیری را در مورد تحولات پیش رو برگزینیم،‌ توجه به اصل واقعیت و تحولاتی که در عالم واقع رخ داده است برای دست اندکاران آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی که تحت تأثیر تحولات محیط پیرامونی خود است ضرورت کامل دارد.

جهانی شدن در عصر حاضر با تحولات وسیعی در جوانب مختلف زندگی انسان همراه شده است. دانش نقش محوری در تمامی شؤون زندگی پیدا کرده و تحولات گسترده در اقتصاد، مشاغل، فرهنگ، سیاست، سازمان و مدیریت رخ داده است. این دگرگونی ها بازاندیشی و تعریف مجدد عناصر و اجزاء نظام آموزش و پرورش، بعنوان یک نهاد اجتماعی را موجب شده است. بطوری که آموزش و پرورش عصر حاضر را می توان با ویژگی هایی کاملاً متمایز از گذشته شناسایی نمود.

برنامه های درسی به عنوان جزئی از نظام کلان آموزش و پرورش تحت تأثیر تحولات اخیر قرار گرفته است و بدین لحاظ است که می توان سخن از مبانی برنامه های درسی در عرصه ی جهانی شدن به میان آورد. سرعت، گستردگی و عمق تحولات اخیر در کنار پدیده ی جهانی شدن،  نظام های آموزشی را به چالش فرا خوانده، شناخت این پدیده و مدیریت آگاهانه و هوشمندانه ی آن را ضرورت بخشیده است.

برنامه ی درسی بعنوان قلب فعالیت های آموزش و پرورش، از مهم ترین عناصری است که مستلزم تحول متناسب با شرایط جدید است.  ورود به بحث برنامه های درسی،  بدون پرداختن به مبانی نظری مرتبط نمی تواند از استحکام کافی برخوردار باشد. در این مقاله تلاش شده است مبانی اجتماعی برنامه های درسی در عرصه ی جهانی شدن مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور مباحث مورد نظر ذیل سه عنوان کلی تنظیم گردیده است:

·                    جهانی شدن و تحولات اقتصادی، سیاسی، فناوری و اجتماعی- فرهنگی

·                    آموزش و پرورش درعرصه ی جهانی شدن

·                    مبانی برنامه های درسی در عرصه ی جهانی شدن

جهانی شدن و تحولات دانشی، اقتصادی، سیاسی، فناوری و اجتماعی- فرهنگی

فرایند جهانی شدن و تحولات همراه با آن در ابعاد گوناگون اقتصادی،‌ سیاسی، فناوری و اجتماعی- فرهنگی اثرگذار بوده است و در پی آن نیازهای جدید فردی و اجتماعی برای انسان مطرح شده و انتظارات رو به تزایدی برای رفع این نیازها در برابر برنامه های آموزشی قرار گرفته است. در یک دسته بندی از تحولات بوجود آمده، می توان به موارد زیر اشاره نمود.

تحولات دانش

افراد زیادی از این صحبت کرده اند که همه ی اقتصادها از دانش نشأت گرفته اند. رشد جامعه ی کشاورزی حاصل فزونی فهم انسان از گیاهان و حیوانات بوده است. یا همین طور تحولات صنعتی از دانش علمی جدید نشأت گرفته است و رشد تولید انبوه در آغاز قرن بیستم بر اساس دانش جدید بوده است (کریس یاپ[6] 2000). در عصر حاضر همزمان با جهانی شدن، تحولاتی در نگرش نسبت به دانش  و کاربردآن در این عصر  ایجاد شده است که بطور قطع نظام های آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. دانش در عصر حاضر جایگاه ویژه و محوری دارد.

دانش در عصر جدید ماهیتی جدید دارد. عدم قطعیت (کندی[7] 2000) وهر بیشتر کاربردی شدن دانش، ارزش آن را در حل هر چه بیشتر مسائل انسان و کمک به او در غلبه ی بر طبیعت قرار داده است.  دانش عصر حاضر به تعبیر بعضی صاحب نظران(دانیل بل به نقل از عطاران 1383) به منزلۀ کالای اصلی در بازار مبادله می شود. 

انفجار دانش بعنوان دیگر ویژگی بارز این عصر، در منابع مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. در این راستا از کاهش مداوم نیم عمر اطلاعات سخن به میان آمده است. مقدار دانش علمی قابل دسترس در پایان عمر یک فرد تقریباً صد برابر دانشی است که در زمان تولد او وجود داشته است و 95 درصد دانشمندانی که تا کنون وجود داشته اند هم اکنون زنده اند. چنین اطلاعاتی  بازنگری و ارزیابی مجدد برنامه های درسی را حائز اهمیت می سازد (ارنشتاین و هاپکینز[8] 2004 ترجمه احقر 1384).

انفجار دانش و تغییرات پدید آمده در ساختار های سازمانی و اقتصادی، نیاز به فرایند مدیریت دانش را در پی داشته است. مدیریت دانش عملیات کشف، سازماندهی، خلاصه کردن و ارائه ی اطلاعات است به شکلی که معلومات کارکنان را بهبود بخشد(توماس دوپورت[9]  1998 به نقل از نعمتی 1384) و به عنوان کوششی برای تبدیل دانش کارکنان (سرمایه انسانی) به دارایی مشترک سازمانی (سرمایه فکری ساختاری) لازمه ی  کار در سازمان ها شده است (گاندی[10] 2004 صفار زاده و حاضری بغداد آباد مترجمین 1384).

آزاد گذاشتن علم و در اختیار قرار دادن یافته های علمی از دیگر ضرورت های جامعه ی اطلاعاتی است. دسترسی آسان به دانش از طریق داده ها و اطلاعات باعث ترویج و تشویق نوآوری و عامل ارتباط و تبادل اطلاعات بین رشته ای محسوب می شود. ضرورت دسترسی همگان به دانش و اطلاعات در پیام وزیران در نشست 9 و 10 اکتبر 2003 یونسکو مورد تأکید قرار گرفته است (اسنیگنز[11] 1384 یزدان پور مترجم).

سواد اطلاعاتی از جمله مفاهیمی است که در این عصر به عنوان یک ضرورت مورد تأکید قرار می گیرد. سواد اطلاعاتی را مجموعه ی توانایی هایی تعریف کرده اند که به کمک آن ها می توان تشخیص داد در چه زمانی به اطلاعات نیاز است، و به جایابی، ارزیابی و به کارگیری مؤثر اطلاعات مورد نیاز پرداخت. در عصر حاضر، شهروندان برای انجام امور حرفه ای، شخصی و حتی تفریحی خود به مهارت های اطلاعاتی نیاز دارند. در دهه ی گذشته، سواد اطلاعاتی تبدیل به موضوعی جهانی شده و اقدامات بسیاری در این راستا در سرتاسر جهان ثبت شده است. (ریدر[12] 2002 نظری مترجم 1383).

تحولات اقتصادی  و دنیای کار[13]

اقتصاد و دنیای کار در این عصر از ویژگی های خاصی، متفاوت از گذشته برخوردار شده است. جهانی شدن اقتصاد عبارتست از ادغام بازارهای جهان در زمینه های تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جابه جایی و انتقال سرمایه و نیروی کار در چارچوب نظام سرمایه داری و بازار آزاد. در بعد اقتصادی (که اصولاً محور اصلی جهانی شدن با فرایند اقتصادی است) به این موارد می توان اشاره کرد: گسترش مبادلات اقتصادی، کاهش و از بین رفتن تعرفه های گمرکی، تبادل و تعدیل در فعالیت های اقتصادی، سرمایه گذاری های مشترک و توسعه ی بازارهای جهانی (مهرعلی زاده 1386).

کارنوی (1384) معتقد است جهانی شدن باعث سیاست های اقتصادی شده که در آن بر صادرات بیشتر، کاهش تقاضای داخلی، اعمال محدودیت بر هزینه های دولتی و تا حدی خصوصی سازی تأکید شده است. در همین زمینه وی سیاست های انطباق ساختاری تحمیل شده از سوی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، شامل کاهش هزینه های عمومی، کاهش یارانه های مصرف کنندگان، حذف کنترل قیمت ها و کاهش شدید تعرفه های گمرکی را مورد اشاره قرار می دهد و خاطر نشان می سازد این سیاست ها بر آموزش و پرورش تأثیر منفی می گذارد.

تحت تأثیر این تحولات، سازمان کاری و کار افراد متحول می شود. کار به سوی چند وظیفه بودن گرایش پیدا می کند و به فشاری تبدیل می شود تا سطح میانگین آموزشی نیروی کار بالا رود و به بزرگسالان فرصت های بیشتری داده شود تا به محیط آموزشی بازگردند و مهارت های جدیدی بیاموزند.

در عصر فراصنعتی، مدل توسعه ی جدیدی  مبتنی بر «ابداع» در حال ظهور است. ماهیت شدیداً دانشی این مدل توسعه، به منظور بقا و ماندگاری، مستلزم سرمایه گذاری سنگین در تحقیق و توسعه است (عطاران 1383) و دانش بعنوان مسیر ثروت، اولویت یافته است.

در این عصر مشاغل بیش از گذشته وابسته به دانش شده اند و بحث از سازمان های دانش محور و همچنین ظهور «شرکت های دانش» و «کارگران دانش» و ضرورت پیوند بین مشاغل مطرح می شود (کندی[14]  2000). در این عصر ترکیب مشاغل دچار تغییر شده و سهم مشاغل سنتی به سرعت رو به کاهش و سهم کارگران دانش[15] در بخش های مختلف کشاورزی، صنعت، تجارت، سلامت و دولت در حال افزایش است. از دیگر ویژگی ها، تغییر مداوم مشاغل و ضرورت انعطاف پذیری در برخورد با کارکردهای شغلی برای اشتغال مداوم است. از این روست که برخورداری از  «مهارت های چندگانه[16]»  به معنی« به دست آوردن و به کار بستن مجموعه ای از مهارت های مختلف در محل کار» و همچنین یادگیری مادام العمر بعنوان ضرورت برای حیات کاری مطرح می شود (درین فیلیپس[17] 1380 ترجمه قاسمی). علاوه بر این، کارآفرینی[18] نیز نه تنها به دلیل تقاضای کارفرمایان بلکه به این دلیل که افراد خود می بایست قادر باشند برای خود ایجاد اشتغال نمایند ضرورت می یابد.

تحولات اجتماعی-  فرهنگی

رابطه ی جهانی شدن و فرهنگ در قالب پارادایم های متعددی مورد بررسی قرار گرفته است. پارادایم یکسانی، پارادایم برخورد فرهنگ ها و تمدن ها و پارادایم ارتباط متقابل. فرض بر این است که ما در عصر جهانی زندگی می کنیم که در آن شرایط زندگانی به گونه ای وابسته به زیست دیگران درجهان است. ممکن است با زبان محلی سخن بگوییم و در مکان خاصی زندگی کنیم ولی بطور دقیق از وضعیت همه ی مردم در همه ی مناطق جهان مطلع و از آن متأثر می شویم. (آزاد ارمکی 1386). چنین شرایطی موجب بروز تحولات فرهنگی در جوامع می شود.

از آنجا که فرهنگ در خدمت وظایف مقابله با مشکلات و حل مسائل فرارو و ساماندهی امور افراد و گروه های اجتماعی در سطوح متعدد است، با ایجاد تغییر در جامعه و مشکلات آن، آنچنان که در عصر جهانی شدن رخ داده، فرهنگی نیز دچار تغییر و تحول می شود. جهانی شدن فرهنگ را دوباره تعریف می کند و شرایط تشکیل هویت را تغییر می دهد. در هر جامعه ای افراد از هویت های چندگانه برخوردارند و امروزه هویت جهانی شده ی آنها بر حسب روشی تعریف می گردد که بازارهای جهانی به رفتار و خصوصیات افراد ارزش می نهد. تجارت، مهاجرت، رسانه های الکترونیکی، مطبوعات، رادیو و تلوزیون، و مصرف را از عوامل اصلی جهانی شدن فرهنگ می توان دانست (آزاد ارمکی 1386).

در این میان از اثرات مثبت و منفی فرهنگی پدیده ی جهانی شدن سخن به میان آمده است. گسترش تبادلات و غنای فرهنگی در جنبه ی مثبت ذکر شده است. در نقطه ی مقابل دست آوردهای مثبت فرهنگی، برخی از صاحب نظران به مخاطرات آن نیز اشاره کرده اند. در کنار قابلیت های فضای شبکه ای برای انتقال و تبادل فرهنگ ها،  نسبت به تضعیف تنوع زبانی، فرهنگی و نیز نابودی سریع زبان ها، رسوم و سنت ها ابراز نگرانی شده است(کورال[19] 2003  ترجمه ی ایپکچی 1384).

تحولات سیاسی

جهانی شدن با تحولاتی در بعد سیاسی همراه بوده است: گسترش مراکز قدرت در سطوح جهانی به سوی یک مرکز، تضعیف قدرت دولت های ملی، غلبه ی سازمان های قدرت مند جهانی بر سازمان های ملی و منطقه ای، بین المللی شدن ارتباطات، اتخاذ سیاست های مشترک جهانی، تضعیف موقیت های ملی و هدایت متمرکز دولت های الکترونیکی از آن جمله اند (مهرعلی زاده 1386).

اقتصادهای برجسته به دولت های برجسته نیاز دارند و در سایه ی روابط جدید اقتصادی و فرهنگی و همچنین تحولات تکنولوژیکی، تعریف جدیدی از ساختار و روابط سیاسی مطرح می شود.

پاترو (1384) معتقد است در راستای تحولات ناشی از پدیده ی جهانی شدن دولت ها از حالت تمرکز خارج شده و به سمت عدم تمرکز پیش می روند. قطعاً این ویژگی اثرات مهمی بر میزان آزادی در آموزش و پرورش و یا بر میزان خودگردانی نظام آموزش و پرورش می گذارد.

ساختار قدرت و حکومت در عصر حاضر دچار تحول شده است. بنا به نظر صاحب نظران در این شرایط، اطلاعات باعث قدرت و تسلط است (دنیس مک کوئیل[20]  1997). برخلاف گذشته که تمایز میان جوامع بر چهار شاخصه دوران صنعتی (سرمایه، ماشین‌آلات، مواد اولیه و نیروی انسانی) استوار بوده، امروز آنچه که کشوری را در سطح اول، دوم یا سوم جهان قرار می‌دهد میزان اطلاعاتی است که آن کشور تولید می‌کند، در دسترس قرار می‌دهد و یا به کار می‌گیرد (منتظر1381).

در این عصر، فناوری اطلاعات و ارتباطات  به دولت ها این امکان را می دهند تا روش های عملکرد خود را تغییر دهند. از جمله اینکه چگونه با شهروندان خود ارتباط برقرار کرده و تعامل کنند (کورال2003 ترجمه ی ایپکچی 1384). با بهره گیری از این فناوری هاست که بحث از دولت الکترونیک، به معنی ارائه ی خدمات عمومی بصورت الکترونیک و همچنین دموکراسی الکترونیکی، به معنی اعمال تغییر روش در فرایند های سیاسی به میان آمده و عرصه های جدیدی را فراروی سیاست مداران و حکومت ها قرار می دهد.

در ساختار حکومت در این عصر، طبقه ی دانش دارای نقش پررنگ تری  در برنامه ریزی دولتی و تنظیم سیاست ها و نیز تصمیم گیری در مؤسسات اقتصادی می شود (کیویستو[21]، ترجمه ی صبوری 1383).

ادامه مطلب ...